كفر است كه یک جان همتای حق در کار را
ظلم است دلیران قربان هر خونخوار را
مارکبری نیش زد زخم زبانش شد پدید
خوار گشت در لانه اش مهجور در آوار را
كي تامل كرد تا ياد ضعيفان بنگرد
دسته جمعي دستها مي گشت چون مختار را
سال نهضت يادگار رهبر ايران زمين
سوي رحمت رفته است آن ديده ي گفتار را
آه در دلها بجوشد همچو ذوب آتشفشان
علمدار دين و قرآن منجي رفتار را
اي امام مسلمين اي رهبر ايران زمين
عهد ما عهد ولايت ای مرشد ابرار را
بشنو اي بيگانه ي شيطان پرست
ما خميني زاده ايم تا كي شوي بيدار را
با امامم دشمني يا با من يكتا پرست
فقه و عرفانش بخوان در محفل اسرار را
فرعون تب دار زمان عبرت نداری از پدر
هجر دادي سيدم در آخرت كو يار را
مي پسندي نقشه ی کفار در ظلم و ستم
شعله مي گيرد زبانه آتشش انبار را
مهد اسلام و نبوت پاي هم در اتحاد
خوار گشت ارباب شيطان دیو مردم زار را
اي اماما رحمتت از رحمت باري بود
سبزه پیچی لاله زد در دشت خرمن بار را
در گلستان اين زمين كز لاله ها روييده اند
باغدارانش ملائك صف به صف ديوار را
با رفتن معشوق دل ياريگر ما زنده است
در دين ما رسمي بود تعيين بيرق دار را
من خوي ديدن داشتم كي ميشود دل بيقرار
در انتظار خفتنم كي ميشود ديدار را
عاقل بينديشد از این پندش نگيرد این سئوال
اي سائل و مسئول من آن گمشده در غار را
مي يابي الفاظ قرين در مكتب اسلام و دین
مكتبي را كه فطرتش از عالم الافکار را
رفتي و با آن رفتنت رنگ ستم خاموش است
بر دوش دارم اسلحه تا مي كشم كفار را
نابود گردد دشمنت دشمن اسلام و علي
بر مي افراشم پرچمت بر قله ي پيكار را
جاسم ثعلبی 01/11/1375
:: برچسبها:
بیعت با امام ,
:: بازدید از این مطلب : 1933
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0